زیبایی و درخششی که آینه خلق میکند باعث بکارگیری و اهمیت زیاد آن شده است. حال آنکه با در نظر گرفتن ارتباط هنر نقاشی با آینه بتوانیم این دو را باهم ترکیب کنیم، میتوانیم به طراحیهای جالب و حیرتانگیزی همچون طراحیهای ویترای دست یابیم. به طور کلی نباید نقش آینه در افزایش کیفیت فضا را نادیده بگیریم.
گروه هنری هانه، طراح و اجراکننده دست سازههایی هستند که بیشتر روی چوب و سفال، طراحی و نقاشی انجام میدهند، اما با قبول و ثبت سفارش برای انواع دست سازههای هنری با طرح اختصاصی مشتری، موقعیت را برای دسترسی شما به یک اثر هنری ایجاد میکنند.

چگونه ارتباط هنر نقاشی با آینه در طول تاریخ رشد کرده است؟
ایتالیا، به ویژه فلورانس، اواخر قرن چهاردهم و پانزدهم شاهد تکثیر متونی بود که در مورد ارتباط هنر نقاشی با آینه بحث میکردند. در این متون، انتخاب طرح و رنگ آینه با نوآوریهای اصلی آن زمان مانند بازنمایی طبیعتگرا و پرسپکتیو خطی ارتباط نزدیکی داشت.
از لحاظ فنی، نویسندگان عملکرد آینه را در نقاشی پرتره توصیف میکنند که از آن برای ترسیم اشیا و قضاوت در مورد کیفیت نقاشیهای کشیده شده، استفاده میشود. جنبههای فنی اغلب به ملاحظات نظری، مانند محدودیتهای پرسپکتیو، خاستگاه نقاشی، ارتباط نقاشی با آینه، قیاس بین تصویر آینه و تصویر نقاشی شده و این مفهوم که ذهن نقاش شبیه آینه است، منجر میشود.
بر اساس یک باور قدیمی، نقاشی با حقیقت ارتباط دارد؛ همانطور که در فلسفه، اعتقادی به ارتباط بین فرضیههای خوب و حقیقت وجود دارد. این باور همان چیزی است که در مورد این که معرفت در ذهن متفکر آینه طبیعت است، مورد انتقاد قرار میگیرد.
امروزه بسیاری هستند که از کلمه «نقاشی» به شیوهای مشابه استفاده میکنند. نقاش نام تمرینی برای کسانی است که نقاشی میکشند، حتی حالا که نقاشی به عنوان آینه طبیعت مرده است. فقط این که برخی از ما دیگر باور نداریم که هر یک از آنها حقایق طبیعت را آشکار میکند.

اگر “نقاشی به عنوان آینه طبیعت” بود، بیشتر با عرف مطابقت داشت؛ چیزی که قرار است به عنوان آینه طبیعت عمل کند و درک آن از این طریق دشوار است. در واقع از طریق این تفاوت، بر شکاف بین درک متعارف از آنچه نقاشی را ارزشمند میکند تأکید میکند.
کسانی که مخالف این نظریهپردازی ظاهراً غیرضروری و مبهم هستند و ارتباط نقاشی با آینه دکوراتیو را درک نمیکنند، در بیشتر موارد، از دیدگاهی رؤیایی و عاشقانه از هنر صحبت میکنند و آنها ادعا میکنند که هنر را میتوان بلافاصله تجربه کرد. چیزی که آنها نمیبینند این است که بیواسطگی آنها تنها در صورتی امکانپذیر است که ذهنی شفاف و شیشهای داشته باشند تا طبیعت را منعکس کند و در نتیجه، مانند هنرمندانی که به آنها اشاره میکنند، هنر را به دید واقعی نشان دهند. مشکل چنین افرادی این است که حاضر نیستند بپذیرند که آینه، شیشهای پوشیده شده با رنگ است.
ارتباط هنر نقاشی با آینه از دید هنرمندان
برخی از هنرمندان با ارتباط نقاشی با آینه، بازی میکنند. “آینه” ریچارد آرتشواگر (Richard Artschwager)، مستطیلی از فرمیکا سبز کمرنگ در چارچوب فورمیکا با دانه چوب، بازنمایی و انتزاع را با جلوههای فکری گیجکننده ترکیب میکند. نقاشی آینه به سبک کمیک (comic-book-style) روی لیختناشتاین (Lichtenstein-style) نیز همینطور است.

در میان پیچیدهترین آثار نمایش، یک جفت طراحی کمیک در اندازه کارت پستال توسط استیو جیاناکوس (Steve Gianakos) است. در یکی، یک نقاشی به سبک لیختناشتاین (Roy Lichtenstein-style) از زنی که در آینه منعکس شده است، به نظر میرسد که به تازگی از طریق یک پنجره آسیبدیده و گویی که از شدت عصبانیت از بین رفته است.
نقاشی دیگر همان رویداد را به تصویر میکشد، با این تفاوت که جسم پرتاب شده یک آینه شکسته است. با توجه به نقش دیرینه آینهها، نقاشیها و پنجرهها به عنوان استعارهای برای ادراک و بازنمایی واقعیت، نقاشیهای آقای جیاناکوس (Steve Gianakos) نشاندهنده تلاشی خشمآمیز برای از بین بردن عادتهای مشکلساز تفکر معرفتشناختی است که میتواند نمونه خوبی برای ارتباط هنر نقاشی با آینه باشد.